بهرام نورائی

بهرام نورائی ، شاعر، خواننده، ترانه سرا و آهنگساز فعال در موسیقی هیپ هاپ ایران است که با زمینه شعری سیاسی-اجتماعی خود به شهرت رسید. او از سال ۱۳۸۱ تا کنون در زمینه‌های مختلفی از رپ فارسی فعالیت داشته‌ است و جز ستون‌های اصلی و تأثیرگذار موسیقی زیرزمینی ایران به شمار می‌رود. همچنین رسانه های هافینگتون پست و المانیتور از وی به عنوان یکی از ۵۰ شخصیت تاثیرگذار در فرهنگ خاورمیانه یاد می کنند.

زندان یعنی فاصله یک زندگی تا یک زندگی دیگر زندان یعنی تجربه جاودان یک له شدن صدایش صدای چرخهای زنگ زده غلتان روی کف سنگ شده و سرد یک راهروی سبز است صدای قدمهایم وقتی رد شد از درب های بسته و پشت هر دری چشمی منتظر به باز شدن بود صدای هواکش پیری که نفس من را می کشید

صدای قدمهایی که از درب بسته روبرویم رد شدند صدای رقص غم ، در بند زنان صدای نقاشی های ساده بالای تخت پدران دلتنگ

زندان یعنی تجربه جاودان یک له شدن احساسش احساس ناب تنهایی است خالص ترین تنهایی که تا به حال تجربه کرده ام زندگی در شلوغی و تنها بودن وقتی حرف زدنت فقط و فقط معنی تکان خوردن لبهایت را می دهد

Bahram Nouraei
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زن به عنوان همسر در ایران با مادری گفته میشود که میتوان با او س*س کرد.متاسفم!

Bahram Nouraei
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بچه تر که بودم معمولا دوست نداشتم مامانم واسم قصه بگه.ولی هر شب بهش می گفتم که بیاد واسم قصه بگه!چون می خواستم ببینم که چه قصه ایه که اخرش کلاغه به خونه ش می رسه!

بزرگتر که شدم دیدم مامانای دیگه همچنان در حال قصه گفتن واسه بچه هاشونن و آخر تمام قصه ها می گن که "کلاغه به خونه ش نرسید"

انگار این مسئله که کلاغه به خونه ش برسه انقدر ترسناکه که هیچکی جرات نمی کنه اون لحظه رو ته قصه ش بیاره.

خب اگه کلاغه به خونه ش برسه مگه چه اتفاقی می افته؟

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تولدت مبارک

صداهای مهیبی می آمد

در آب شناور بودم و کم کم به یه جای بزرگ تر نیاز داشتم

خدا گفت نوبتته ، ساعت تقریبا 4 صبح بود ، من خدا شاهده بهش گفتم آمادگی شو ندارم ، گفت برو ، گفتم آخه این چه بازیه که در آوردی خدایی ، احترامت واجب ! ولی آخه نوکرتم بیرون جنگه این تو ردیفم الآن ، می رم بیرون به گه کشیده میشه همه چی ، نکن این کارو ، یه هو زد تو سرم و من اشکم درومد

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

با سلام خدمت ملت غیور ایران ، آریایی های وطن پرست ، با سالها تمدن ، مردم همیشه در صحنه ، مردم نکته سنج و دقیق و باهوش و صاحب فرهنگ و تاریخ غنی و کوروش بزرگمون و دومادشون داریوش جان و بقیه فضلا و عقلا و حکما و ادبا و اندیشمندان و دکتر و مهندس و جوانان حماسه آفرین و خلاصه از این حرفا (دستم خسته شد

ما هم خوبیم! کی گفته ما بدیم؟کی گفته عقب افتاده ایم و غرب و شرق زده شدیم! ما کاملا عادی هستیم.اصلا هم عقب افتاده نیستیم.این جوامع غربی هستند که "جلو رفته" هستن!

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از چیزهایی که به کوله بار کوچکم آویختم و تا اینور مرزها، سنگینی اش را تحمل کردم عکس تولد یک سالگیم بود آن روز شمع روی کیک به من پوسخند می زد چرا که حتی فوت کردنش را هم بلد نبودم. اما امروز در مقابل فوت بلدها گر می گیرم و می گویم فوتم نکنید ، خاموشی در ذات من نیست

من هرروز در مغز تو متولد میشوم فقط هر بار این را بدان که این اولین بار نیست، آخرین هم نخواهد بود

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ما از لحاظ علمی هم بهترین دنیا هستیم! بزرگترین دانشگاه دنیا در ایرانه! اسمش اوینه. جاشم که بلدیم.هر وقت قسمت باشه میریم تحصیل می کنیم و میایم.بعضی وقتا هم قسمت نمی شه ، نمیایم!

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این یکی از عجیب ترین دوستی های منه

هیچ وقت در هیچ دوره ای از زندگیم همچین احساسی به یک نفر نداشتم و این دیوونه ای که عکسش رو می بینید به نظرم تنها کسی بود که لیاقت تمام اعتماد من رو داشت

همه دوستام و فامیل مسخره می کنن می گن که تو و احسان آخرش همدیگرو می گیرین!

اصلا آدم عجیب غریبی نیست.یه کچل دیوونه که با اعتقاداتش زندگی می کنه و به کل حقوقی که داره آگاهه و این واسه من مهم ترین چیز بود که اونو به خاطرش همه کاره خودم کردم

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از بوی بنزین خیلی خوشم میاد.

از بوی چسب و رنگ هم همین طور.از بوی عطر آتنا هم خیلی خوشم میاد!!!

خب چرا رو پله برقی راه میری؟اگه برقیه که خودش راه میره دیگه.از آدمایی که رو پله برقی راه میرن هم خیلی بدم میاد و کلا از تمام آدمایی که ادای تنگها رو در میارن!

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ایران...

ایران کشوری در جهان سوم

بچه بودم فکر میکردم ما سومین کشور برتر دنیا هستیم !!

هه ! آره بهش میگم

چرا به ما میگن جهان سومی ؟ معیار رتبه کشورها چیه ؟ تکنولوژی و از این حرف ها یا مردم اون کشور ؟

حتما تو هم مثل من فکر میکنی که ایرانیان بهترین آدمیان روی زمین هستند ; مهربان ، مهمان نواز ، مومن ، خداشناس ، صلح جو ، عادل و...

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اولین حس مادرم به من تهوع بود و آخرینش دلتنگیست

بین این دو منی هست ، کج دار و مریض (!) ، که امروز بیست و چهارمین سال زندگی اش را پشت سر گذاشت

منی که من بود و من ماند و من گونه رشد کرد

صدای درد خودش است

دنیا را از چشمهای خودش می‌بیند

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید برای بعضی ها لذتی که در گذشت هست در انتقام نباشد اما انگیزه ای که در انتقام هست هیچوقت در گذشت نیست من به انگیزه بیشتر از لذت نیاز دارم

Bahram Nouraei
۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر